در ادامه مطلب...
شهنام شهابی متولد سال ۱۳۶۱ در تهران و
فارغالتحصیل بازیگری و کارگردانی تئاتر است و با این که چند فیلم کوتاه را
کارگردانی کرده، اما مخاطبانش او را به واسطه بازیهایش در تاوان، لبه تاریکی،
بیتو تنهایم، از کنار هم میگذریم و … میشناسند. شهابی در شبهای ماه رمضان سریال
«پنج کیلومتر تا بهشت» را روی آنتن شبکه ۳ سیما دارد. او در این مجموعه نقشی به قول
خودش خاکستری دارد. به این بهانه به سراغش رفتیم تا از این تجربه بیشتر برایمان
بگوید. جالب است بدانید او وقتی ۸ سال بیشتر نداشته توسط کیانوش عیاری پایش به
دنیای سینما باز شده است و در شاخ گاو این کارگردان، اولین تجربه سینمایی خود را
داشته است.
چه شد که در سریال پنج کیلومتر تا بهشت بازی
کردید؟
پس از بازی در سریال تاوان پیشنهادهای زیادی داشتم که
بیشتر آنها در ادامه همان نقش بود و چون نمیخواستم خودم را تکرار کنم، بنابراین
قبول نکردم تا این که پیشنهاد بازی در این سریال به من شد و چون تا به حال با آقای
افخمی همکاری نکرده بودم، این فرصت را غنیمت شمردم و با این که فیلمنامه کامل نبود،
قبول کردم حضور داشته باشم.
یعنی
نمیدانستید قرار است چه نقشی بازی کنید؟
دقیقا همینطور بود و به
اعتماد آقای افخمی در این مجموعه حضور یافتم.
در حال حاضر از
این اعتماد راضی هستید؟
بله. فکر میکنم این
سریال توانسته مخاطبان خود را پیدا کند.
از نقش جمشید
بگویید. او را چگونه میبینید؟
به نظرم جمشید شخصیتی
خاکستری است. او ایدهالهای زیادی دارد و خیلی زود هم میخواهد به همه آنها برسد.
شاید به نظر خیلیها این نقش منفی به نظر برسد، اما من خودم چنین دیدگاهی را نسبت
به جمشید ندارم. او به خاطر رسیدن به قدرت، خطا میکند و در شرایطی تصمیم اشتباهی
میگیرد، وگرنه واقعا ذات منفی و منفوری ندارد.
علیرضا افخمی
چقدر در نزدیک شدن شما به نقش تاثیر داشت؟
خیلی زیاد. اصلا فکر
میکنم با بازی در این سریال دوباره متولد شدم، البته به لحاظ زندگی هنری. افخمی
مدیری دقیق و باتجربه است. نحوه برقراری ارتباط با مخاطب را خیلی خوب میشناسد و
اصلا من بر همین اساس در این کار بدون دانستن قصه بازی کردم، چون مطمئن بودم در
نهایت خروجی خوبی خواهیم داشت.
برای انتخاب یک
نقش چه معیارهایی دارید؟
متن و کارگردان برایم
اهمیت زیادی دارند، چون اگر متن قوی باشد، کارگردان خوب هم میتواند آن را به یک
اثر هنری واقعی تبدیل کند.
در بعضی
سکانسها خیلی با جدیت بازی نمیکنید. چرا؟
نمیدانم، چرا این اتفاق
افتاده است. البته خودم چنین احساسی ندارم و با تمام وجودم این نقش را بازی کردم.
اگر این اتفاق افتاده شاید دلیلش خستگی و نداشتن استراحت در این مدت بوده
است.
بازی در کنار بازیگرانی مثل داریوش فرهنگ، پردیس
افکاری و … چگونه بود؟
فقط میتوانم بگویم از
این هنرمندان درسهای زیادی آموختم و بسیار به من کمک کردند و خیلی راحت و بدون
داشتن هیچ استرسی میتوانستم روبهروی آنها بازی کنم.
آقای شهابی!
نظرتان درباره رقابت سریالهای مناسبتی چیست؟
به نظر من بسیار مهم است
و به نوعی میتواند سکوی پرشی باشد برای افرادی که علاقهمند هستند دیده شوند و ماه
رمضان فرصت خوبی برای بیشتر دیده شدن است، چون مخاطب ۳۰ شب سریالها را دنبال
میکند.اما این سریالها معمولا
یک کلیشه همیشگی دارند و آن تحول درونی شخصیت اصلی در قسمتهای پایانی است که به یک
فرشته تمام عیار تبدیل میشود. چرا؟
شاید این مساله
تکراری و کلیشهای به نظر برسد، اما به هر حال اقتضای این ماه است و چنین فضایی
وجود دارد. به همین علت بیشتر شخصیتهای منفی سریالها به خوب بودن سوق پیدا
میکنند و فکر میکنم این تحول در مخاطبان هم رخ میدهد و برای آنها تلنگری خواهد
بود.
به نظر شما جمشید هم بر مخاطب تاثیر خواهد
گذاشت؟
اگر خوب از عهده کار بر آمده باشم، حتما این
اتفاق میافتد، چراکه بدی و راه کج رفتن هیچ وقت بیپاسخ نخواهد ماند و نمیشود ره
صد ساله را یکشبه و بدون هیچ خطایی طی کرد.
پنج کیلومتر تا بهشت چه
جایگاهی در پرونده هنری شما دارد؟
خیلی آن را دوست
دارم و تجربه شیرینی برایم بود و چیزهای زیادی در این کار آموختم که مطمئنا در
آینده بسیار برایم راهگشا خواهد بود.
خودتان چقدر مخاطب
کارهای ماورایی هستید؟
اتفاقا اینگونه فضاها را خیلی دوست دارم، چون
به نوعی ناشناخته هستند و بسیار آدم را کنجکاو میکنند که از این عالم سر درآورد و
فکر میکنم آقای افخمی پس از چند تجربه در این نوع کارها، حالا خیلی خوب میتوانند
چنین فضایی را به تصویر بکشند.
روزی چند ساعت کار
میکردید؟
ساعت کارمان خیلی زیاد بود. گاهی تا شانزده
هفده ساعت پشت سر هم تصویربرداری داشتیم.
خسته نمیشدید؟ کی فرصت
داشتید که دیالوگ حفظ کنید؟
قطعا خسته میشدیم، اما چون کار را باید به
آنتن پخش میرساندیم چاره دیگری نداشتیم. دیالوگها را هم سر صحنه و خیلی زود حفظ
میکردیم. البته قبل از تصویربرداری حسهای لازم در صحنه را پیدا
میکردیم.
در این مدت توانستهاید سریالهای دیگر را هم دنبال
کنید؟
خیر، چون در این مدت بیشتر سر کار بودم و فرصت
کافی نداشتم.
در آینده شاهد چه کار دیگری از شما خواهیم
بود؟
در فیلم سینمایی «شیش و بش» به کارگردانی بهمن
گودرزی بازی کردهام که در آن بازیگران دیگری از جمله محمدرضا گلزار و آنا نعمتی
بازی کردهاند و فکر میکنم بعد از عید فطر اکران خواهد
شد.
پنج کیلومتر تا
بهشت…
فقط میتوانم بگویم با بازی در این سریال
دوباره متولد شدم.
دوست دارم این را در آخر از شما بپرسم. از ۸
سالگی تا الان در تعداد کمی فیلم و سریال بازی کردهاید. چرا تعداد کارهایتان
اینقدر کم است؟
پس از سریال طنز «این زمینیها» ۴ سال بازی
نکردم، با این که به من پیشنهادهای زیادی شد. برای فیلم «ابراهیم» در جشنواره
چهاردهم فیلم فجر از بازی من تقدیر کردند و جشنواره جیفونیه ایتالیا هم به من لوح
تقدیر دادند. آن زمان پیشنهادهایم زیاد شد، اما میترسیدم مثل بازیگرانی شوم که زود
از رده خارج میشوند. خیلی ترس داشتم، چون تمام همسن و سالهای من وقتی به نوجوانی
رسیدند، دیگر بازی نکردند، بنابراین خودم خواستم که مسیرم را آهسته و پیوسته ادامه
دهم.